روغن سوخته ، خرید روغن سوخته و خریدار روغن سوخته را همیتجا پیدا کنید روغن سوخته ، خرید روغن سوخته و خریدار روغن سوخته را همیتجا پیدا کنید .

روغن سوخته ، خرید روغن سوخته و خریدار روغن سوخته را همیتجا پیدا کنید

پست مشاوره 29

خانم: ف

آیا ازدواج با فرد کمال گرای منفی کار درستی است ؟چه تبعاتی می تواند داشته باشد؟

سلام دوست گرامی ببخش بابت تاخیر: شخصیت کمال گرایی منفی یعنی کسی که مرتکب اشتباهات اساسی میشودودارای سطوح بالایی از تردیدو خودانتقادی می باشندواین افراد دچارمشکلاتی مثل اضطراب و افسردگی و کمبوداعتمادبنفس و شرم میشوندوتحقیقات جدید نشون داده که حتی شخصیت کمال گرایی مثبت هم چیزخوبی نیست. چون این شخصیت مشکلات زیادی داردفقط فکرکردن وتلاش برای رسیدن به هدف است زیرا کمال گرایان بیشتر از افراد عادی ناراحت میشوند چون می ترسنددیگران درباره شان بد بیندیشند ودرنتیجه این افرادبرای تصحیح نگرانی درباره اشتباهات ..اشتباه خودکمترازدیگران کمک میگیرند واصرارزیادی برای پوشاندن اشتباه دارند.نگرانی زیاد درباره خطاهامیتواند سبب انواع فوبیا و اختلالات روانی شود پس چه لزوم داردوقتی میدانیدشخصیت کمال گرای منفی هست ازدواج بکنی درکل تصمیم دست شماست ..موفق باشی

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۴۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 28

خانم هــــ

سلام : میخواستم راجب ازدواج باهتون حرف بزنم چطور میشه به کسی اطمینان کرد وچه کسی واسه اینکه ازدواج شکست نخوره باید چه انتحابی داشته باشیم؟

سلام درودبرشما  /**/

برای ازدواج باید طرفین شناخت کامل از روحیات خلقیات خواسته ها سلایق همدیگرداشته باشندیعنی در حضوربزرگترها چندین جلسه باهم گفتگوکنندراجبه همه چیز وبعد تحقیقات کامل و گسترده که اطلاع کافی از موقعیت اجتماعی . سابقه  خانواده و این جور چیزای پیدا کنند سعی کنید تدین (یعنی اساس دین نماز و روزه که متعهد به زندگی باشه)را ملاک قراردهیدکه خیلی مهم است اگردر همه اینهایی که گفتم تاحدود زیادی  طرفین تا درصدبالایی هماهنگ بودنداحتمال موفقیت ازدواج و زندگی بسیار بالاخواهد بود




برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۴۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 27

سلام: ببینیدهمه رشته ها مفیدوکاربرد خاص خود رادارندوهمه  رشته ها به درد جامعه میخورندودیگران ازصاحب آن استفاده میکنن حالاچه درموسسه های فراگیریا دولتی و آزادفرقی نداره همه این موسسه ها ودانشگاها درکشوررسمی هستندمهم اینه ما تلاش خودرابکنیم اکثردانشمندان ، روانشناسان یک رشته ی خاصی ندارندمثلا دررشته ی پزشک بودند وبعدبسمت رشته ای روانشناسی رفتندمیتونی الان درفراگیربه تحصیلت ادامه بدی وهمزمان برای دولتی هم تلاش بکنی دیگران و خصوصا اطرافیان کارشون شده مسخره کردن یا به اصطلاح روحیه طرف را بشکنن اگرما به این حرفا گوش کنیم و درما اثربگذاردنمیتوانیم دیگرزندگی کنیم وهیچ هدفی را دنبال کنیم پس ما باید محیط خود را تحت تاثیرقرار دهیم نه ما تحت تاثیرمحیط قرار بگیریم پس روحیت و اعتمادبنفست راتقویت کن کاری به حرفهای اطرافیان نداشته باش که چی میگن شایدازروی حسادت یالج یا مسخره کردن میخوان شما روازدرس خواندن ناامیدکنن بااینکه به این رشته علاقه نداری شایدموفقیت شما بیشتراست پس همواره باجدیت وقاطعیت هرچه تمام تروبا اراده ی قوی  تلاش کن موفق خواهی شد باتوکل برخد

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۴۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 26

سلام اقای محترم: ابتدا اشاره ای به شک و سوء ظن داشته باشیم از آفت‏های ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستون‏های استوار یک زندگی را متزلزل می‌کند.شک و سوءظن عشق، صداقت و خوش‏بینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود می‌شوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیم‌گیری‌تان از بین می‌رود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی می‌شود و ایمان در دلتان می‌میرد و زندگی را می‌بازید.

بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، به‌ویژه در آغاز زندگی مشترک می‏شوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبوده‏اند. اگر پای درد دل‏های آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی کردن واقعیت، طعمه دام وسوسه‏انگیز سوءظن شده‏اند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمان‏های نادرست، گناه شمرده می‏شوندببینیداگرمرد نسبت به زن بدبین بشه میشه گفت یک نوع شک کردن و از علایم شکاک بودن مرداست ولی اگرزن به مرد شک کنه یک نوع ترس و وسواس یااضطراب هست که می ترسه یکی زیر شوهرش بشینه واون ازش جدا یا زندگیش بهم بزنه ولی شما میتوانید باراهکارهای خوب و مفید اعتمادهمسرتون را جلب کنید ازنگاه کردن به فیلمهای خارجی که بنوعی عاشقانه یا ازلحاظ اخلاقی روی شما وزندگی تاثیربگذار اجتناب کنید یا کاهش دهید یا با حضور اون به فیلم نگاه کنید خب موقع بیرون رفتن برای اینکه اعتماد و اون اضطرابی که داره کم بشه بهش بگو عزیزم میخوام فلان جابرم کاری نداری زن حساس و عاطفی هست واگرتعامل شما بااون همیشه خوب باشه اعتمادش به شمابیشتر میشه سعی کنیدرفتارتان درحضور افراددیگه خصوصا اگر ازنوع جنس مخالف باشه کنترل کنیدزیادهم سمت اینترنت و گشتن دران نروید تا اوضاع زندگی بهبود پیدا کنه ///موفق باشید



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۴۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 25

سلام دوست عزیز..اول  و مهمتر ازهر چیزدرزندگی کار است که بتوانی اسباب اسایش خود و همسر اینده ات را فراهم بکنی هنوز دانشجو هستید و درحال تحصیل و بعدازان خدمت سربازی هست که نرفتی من نمیدانم خانواده ها قبول کنن صیغه خوانده بشه  یا نه ولی بنظرمن با خانواده ها درمیان بگذارید و مسئله ی علاقه خود را مطرح کنید و خواندن صیغه محرمیت وبقولی عقدکردن تا چه زمان باید طول بکشه وقتی که هنوز وضعیت سربازی و کاریت مشخص نیست چون هرچه دوران نامزدی و بقولی اگه عقدکرده باشید ولی هنوز ازدواج نکردید صلاح نمیدونم باهم صیغه محرمیت را بخوانید چون دیگر حد ومرزی وجود ندارد وشاید براثرطولانی شدن مدت وایجاد ببخشید روابط جنسی ازهمدیگه اشباع بشید و ازعلاقه به همدیگه کاسته بشه درکل تصمیم دست شما و خانواده هاست ////موفق باشید



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۴۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 24

باسلام وسپاس درودبه شما دوست گرامی بابت سوالی که مطرح کردید اولا کار دوست شما یا اون خانم اشتباه بود و شما هم اگروارد این مسئله شوید کاراشتباهی مرتکب میشوید چرا که دراینده شاید این دوستت بهت بدبین شود ازاین جهت کاردوست شما اشتباه بوده خواسته شوهرش را امتحان کنه بااینکه راهای زیادی برای امتحان کردن وجود دارد نه این راه ومسلما انسان جایز الخطاست و بعضی از مردا شهوت پرست هستنددرچنین مواردی اگر مردا ازجانب همسران ازلحاظ رابطه ی جنسی یعنی زن نقش خودرا درامر ارضا خوب انجام ندهدومردای شهوت پرست و طالب لذت جویی هستندسبب میشود برن دنبال زنی دیگر و به همسران خود خیانت کنند ودرچنین مسائلی شهوت برعقل انسان غلبه خواهد کرد این خانم میخواهد با این کاربنای شک وتردیدرابااین کار درزندگی خود بنا کندحالابرعکس مسئله اگه این خانم البته ببخشید ازجانب شوهرش ازلحاظ جنسی راضی نباشه ودراین میان یک شخصی باش باتلفن صحبت کنه و میدانید که خانما احساساتی وعاطفی هستند ودل خوشی ازشوهرش نداره مسلما با این شخص رابطه برقرار میکنه وروابطه...پس توصیه میکنم دوستت یا اون خانم را قانع کن که کارش اشتباه ودست بکشه تصورکنه انگار این کارنکرده چراکه کارش اشتباه است وانسانها گول میخورندمعصوم که نیستن اگراین کارا میخواهد انجام بده و بره سرقرار وباشوهرش روبروشود دیگرزندگی خوبی نخواهدداشت وسمت طلاق کشیده میشود وخب به دوستت بگو علت یابی کنه که چرا شوهرش زود گول خورد حتما نقصی دراودید شاید در روابط جنسی اون را ارضا نمیکنه سعی بکنه بامحبت و مهربانی بیشتر دل شوهرش به دست بیاره تادر زندگی وفاداری وجود داشته باشه این طرف از قضایا منظور روابط جنسی ومسائل دیگه هم هست که سبب خیانت به همسرمیشه

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۴۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

نقش خانواده در آگاه سازی جوانان و نوجوانان

۱)  معیارهای «خوب بودن» و «بد بودن» را به فرزندان شان یاد بدهند.

 ارزش های پسندیده اخلاقی، رفتارهای مناسب اجتماعی، انتظارات جامعه از یک نوجوان مسئول، اهمیت رشد و بالندگی نوجوان برای پیشرفت اجتماعی که در آن زندگی می کند و... را به آنها بیاموزند. 

2)  به نوجوانان بیاموزیددر برابر اجرای مقررات و قوانین حاکم بر خانه، مدرسه و اجتماع،  جدی، مسئول و هوشیار باشند.

رعایت آئین نامه  های انضباطی و ضوابط و قوانین مدونی که در مدارس اجرا می شوند، می تواند مانعی بر بسیاری از کجروی های اجتماعی شوند. اهمیت به نظم و انضباط، داشتن رفتارهای موجه، شیوه تفکر سالم و... از نکات ارزشمندی است که می توان به نوجوانان و جوانان یاد داد. آنها باید بدانند که هرگونه دسترسی به مواد مخدر چه جرایمی به دنبال دارد و چه مجازات هایی را باید متحمل شوند.

3) سعی کنید الگوی رفتاری خوبی برای فرزندان نوجوان خود باشید. 

او همواره نظاره گر اعمال و رفتارهای شماست. والدینی که خود، سیگار می کشند  یا در مصرف داروهای مسکن و خواب آور افراط می کنند  یا نگرش و دیدگاه شفاف و مشخصی در برابر مصرف مواد مخدر به فرزندان شان ارائه نمی کنند، راه را برای انحراف و تصمیم گیری های نامناسب جوانان هموار می سازند. به اختلاف بین حرف و عمل خود آگاه باشید. نوجوانان به این تناقضات بسیار حساس هستند و به راحتی ارزش ها و عقایدشان را زیر پا خواهند گذاشت.

4) عزت نفس، خویشتن داری و اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید.

فرصت ها و موقعیت هایی برای فرزند نوجوانتان پیش آورید تا او بتواند پیروزمندانه به اهدافش برسد. او را به دلیل توانایی ها و استعدادهایش تشویق و حمایت کنید. این کار به او کمک می کند تا احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند. برداشت های جوان نسبت به توانایی ها و استعدادهایش مهمترین تأثیر را بر عزت نفس او می گذارند. هنگامی که والدین درمی یابند تجربه های دشوار زندگی، اعتماد به نفس و خویشتن داری نوجوان شان را تحت تأثیر قرار داده است، باید به او کمک کنند تا با انتخاب راه و مسیر درست زندگی، خود را از انحطاط، تسلیم و بی ارزشی نجات دهد.

5)  ارتباط مؤثر و صمیمانه ای با نوجوان (یا جوان) برقرار کنید. 

گوش دادن به صحبت های او، حمایت از رفتارهای مثبت، پسندیده و سالم، توجه کردن به احساسات و عواطف او و پذیرش بی قید و شرط جوانان و نوجوانان به آنها کمک می کند تا با ایجاد رابطه ای نزدیک و صمیمانه با والدین خود درصدد مقابله با بحران های زندگی برآیند. دیدگاه ها و اعتقادتان را با صبوری و انعطاف پذیری به جوانان بیاموزید. اجازه دهید تا با بحث و گفت وگو احساس مسئولیت، ارزشمندی و خودکارآمدی در آنها رشد یابد. در دوران نوجوانی، فرزندان ما دست به شناخت، ماجراجویی، کنجکاوی و خطر کردن می زنند، در این جا وظیفه والدین و مربیان است که سعی کنند با گزینش روش های معقول و سنجیده راه رسیدن به استقلال فردی و رشد اجتماعی را برای آنها روشن سازند.

6)  فرصت هایی برای او ایجاد کنید تا مسئولانه درباره کارهای روزانه خودش تصمیم گیری کند 

به او یاد بدهید که چگونه با افراد دیگر اجتماع ارتباط برقرار کند.مثلاً زمانی که تنها در جمعی حضور دارد، چه باید بگوید، چه کار باید بکند و... در نظر داشته باشید اگر او فرد شلخته و بی بندوباری نباشد، در مقابل تعارف دوستانش برای سیگار کشیدن و... مطیع نخواهد شد. هر اندازه که تأثیر دوستان و همسالان جوان بر او زیاد شود، نقش والدین و راهنمایانش برای هدایت او کم رنگ تر خواهد شد. هر اندازه والدین، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محیط و اجتماع آسیب پذیرتر ساخته اند و بعدها برای این تسلیم باید بهای سنگین تری بپردازند. والدین باید با درک تأثیر همسالان بر فرزندشان آنان را برای مقابله با فشارها و تحریکات موجود آماده کنند. توان «نه گفتن» و داشتن رفتاری مستقلانه و صحیح را در آنان باید تشویق و تمجید کرد. باید به جوان یاد داد که «نه گفتن» او دلیل بر احترام او به خودش است. از آنها بخواهید که به هنگام احساس خطر، قدرت ترک محل را داشته باشند.

7)  نسبت به احساس افسردگی، بی حوصلگی و انزواطلبی فرزند نوجوان تان حساس و هوشیار باشید.

نوجوانی که دچار افکار پریشان و مأیوس کننده می شود، قابل تأمل و بررسی است، زیرا او اساساً پیامدهای رفتاری خودش را نمی داند. افسردگی برای این گروه از نوجوانان ممکن است زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی مثل روی آوردن به سیگار، مواد مخدر، اعتیاد، فحشاء، بزهکاری و... شود. والدین باید رفتارها و عادات فرزندان نوجوان شان را که احتمال می دهند به دلایلی منجر به افسردگی در آنان شود، مد نظر داشته باشند.

8)  واقعیت های اجتماع را به فرزند نوجوان (یا جوان)تان گوشزد کنید.

 گروهی از والدین تصور می کنند با مطرح نکردن مشکلات گوناگون جامعه و سرپوش گذاشتن بر حقایق تلخ زندگی، روش مناسبی برای حمایت از فرزندشان انتخاب می کنند. در حالی که آنان نیاز دارند تا اطلاعات صحیحی در باره مسائل جامعه ای که در آن زندگی می کنند، داشته باشند و در این زمینه بهترین راهکار آن است که پدر و مادر سعی کنند با یافتن منابع و مدارک علمی و موثق، اطلاعات و دانسته  های خانواده شان را ارتقا دهند و راهنمای معتمدی برای فرزندان شان باشند. هدایت سالم والدین و مربیان دلسوز، بسیار ارزشمندتر از دوستی  های بحران زا و دشوار است.

به طور خلاصه آن چه والدین می توانند درباره مواد مخدر به نوجوان شان بیاموزند، می تواند در زمینه پزشکی (آسیب  های بدنی ناشی از مصرف مواد مثل ابتلا به ایدز،  هپاتیتو انواع بیمارهای قابل انتقال از طریق تزریق) یا روان شناختی (آسیب های رفتاری ناشی از مصرف مواد مثل بزهکاری، فحشاء، جنایت و...) و یا حتی عواقب قانونی دستگیر شدن همراه با مواد مخدر و مسائل قضایی متعاقب آن باشد. آنها باید از همان ابتدا «مواد» را نپذیرند؛ آنها باید چنان تعلیم ببینند که اساساً هیچ گرایشی به مواد مخدر پیدا نکنند و با قاطعیت تمام، دست رد به سینه دوستان و افراد ناباب جامعه بزنند. جوانان و نوجوانان می توانند با استفاده از یادگیری مهارت های زندگی و شیوه های حل مشکلات، راه های مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را بیاموزند. منظور از مهارت های زندگی، مهارت هایی است که :

 -نوجوان را برای ورود به اجتماع و زندگی جمعی آماده می سازند.

 - کودک و نوجوان در کنار آموزش علوم و فنون مختلف می آموزد تا بتواند شناخت درستی نسبت به خود، سایر افراد و محیط برقرار سازد و به حل مشکلات خود و اجتماعش کمک کند.

- موجب پرورش استعدادها و توانایی های نوجوان می شوند تا او بتواند با چالش ها و مشکلات زندگی روزمره مقابله کند.

بالاخره آن که مهارت های زندگی عبارت اند از مهارت حل مسئله، مهارت تصمیم گیری مناسب، مهارت برقراری روابط اجتماعی با دیگران، اعتماد به نفس برای ورود به اجتماع، شناخت خطرات گوناگون، مهارت تفکر انتقادی، نوعدوستی و همدلی، شناخت هویت ملی خود، احترام به حقوق افراد، توانایی «نه» گفتن به خواسته های غلط دیگران، شناخت خود و استعدادهای خود، انتخاب هدف های واقع بینانه برای زندگی، داشتن تفکر خلاق، روحیه استقلال طلبی و مسئولیت پذیری، روش حل اختلاف، داشتن نگرشی مثبت به زندگی و....

نگرش ها و عاداتی که بچه ها در دوران کودکی از پدر و مادر خود می آموزند، پایه و بنیانی برای بسیاری از تصمیم گیری های آینده آنان خواهد بود. اغلب نوجوانان ۱۳- ۱۲ ساله شاید هنوز آمادگی پذیرش خطرات و مضرات ناشی ازاعتیاد را نداشته باشند، اما به راحتی می توانند درس های ساده ای درباره نحوه تصمیم گیری صحیح، اطاعت از قوانین و مقررات خانه و مدرسه (اجتماع)، نحوه حل مسائل و مشکلات روزانه، مسئولیت پذیری و تقویت خودپنداره شان یاد بگیرند. به عنوان پدر و مادری آگاه به مسائل و مشکلات نوجوانان، همواره محبت کردن به آنان را باید به خاطر داشت، آنها باید دریابند که می توانند به پدر و مادر خود اعتماد کنند و نگرانی ها و تشویش های شان را در زندگی- هر چه که باشد- با آنها در میان گذارند. نتایجی که طی پژوهش های گوناگونی به دست آمده است نشان می دهد، نوجوانانی که از بودن در خانواده شان احساس رضایت و خشنودی داشته اند و روابط صمیمی و گرمی بین اعضای خانواده وجود داشته است، کمتر به دنبال سیگار، الکل و انواع مخدرها بوده اند. این یافته ها نشان می دهند که قشر وسیعی از خانواده ها می توانند با برقراری روابط سالم بین اعضای خود و آموزش های صحیح و زودهنگام فرزندان خود، آنان را از ابتلا به بسیاری از معضلات و گرفتاری های گوناگون اجتماعی نجات دهند. هیچ گاه نقش خودتان را بر افکار، اندیشه ها و آینده قشر جوان جامعه دست کم نگیرید.

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۳۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 23

من یه وبلاگ داشتم و دارم که همیشه وقتی میرفتم تو اینترنت با اون مشغول بودم.اما متاسفانه روزی که توی اینترنت بودم وارد چت روم شدم.در همون اوایل که وارد چت روم شدم زیاد بهش معتاد نبودم ولی...روزها میگذشت.با پسری دوست شدم.توی چت روم باهم صحبت میکردیم اما کم کم شماره هم گرفتم و با هم اس ام اس بازی میکردیم.بعد از چند ماه مامان و بابام که از این قضیه بو برده بودند فهمیدند و تا چندین ماه بامن قهر بودند ولی کم کم رفتارشون دوباره به حالت عادی برگشت.من توبه کردم که سراغ چت روم و این جور چیزا نرم.چون اصلا اهلش نبودم.ولی دوباره...
ماه آذر من دوباره رفتن به چت روم رو شروع کردم و این بار با پسره دیگه ای آشنا شدم مثل دفعه ی قبل.چندروز پیش مامانم فهمیده و رفتارش با من بد شده.میترسم رفتارش همینطور باقی بمونه
من اصلا دختر بدی نیستم.ولی خیلی شیطون گولم میزنه خیلییییییییی.همیشه دنبال کاری بودم که پدر و مادرمو خوشحال کنم.همیشه درس میخونم که مامانم خوشحال بشه.بعد از این کارم جــــــــــــــــــدی توبه کردم که دیگه سمت این کارا ندارم چون عشق و رابطه ای که رضایت خدا و پدر و مادرم رو نداشته باشه نمیخوام.میخوام دوباره بشم همون مینای سابق
.میخوام دوباره مامانو بابام بهم اعتماد داشته باشن.چی کار کنم؟

سلام : به قول یکی دوست و همکار عزیزم میگه نت دنیایی نیست که بشه به اون اعتماد کردوقرارنیست هروقت سراغ نت رفتی و با اشخاص مختلف اشنا میشی بنظرت کاملاصادق وقابل اعتماد هستن و میشه روابط را به اصطلاح غلیظ کرد با دادن شماره و غیره و بعضیا حتی ادرس همدیگه رو میدن که واقع کار اشتباهی و مایه ی تاسف است وبیشتر دراین مسائل دختران گول میخورندخب نت و چت کردن بنظرم فقط جنبه ی سرگرمی داردکه بیشتر جوانان به ان اعتیاددارند خب رفتن به نت گناه نیست بشرطی که نحوی استفاده ازان به درستی باشه ..کامپیوتر..اینترنت ..وماهواره و...حاصل پیشرفت علمی بشرمی باشدو هرشخصی بنابه نوع شخصیتش ودیدش ازاین امکانات علمی ساخت بشرچه درزمینه خوب و مثبت و چه درزمینه منفی استفاده میکنندمیگید خانواده ی مومنی داری و اگر واقعا خانواده ات برات مهم هستن و میخواهی اعتمادانها را به دست اوری رابطه ات رابا اون پسر قطع کن و شماره ای که دادی یا خاموش کنی یا ازبین ببر و برای رفتن به سمت نت و چت کردن برنامه ریزی کن که از شدت اعتیاد به ان کاسته بشه عوض سرزدن به نت و چت کردن درموقع بیکاری یابه درس ات برسی یا پیش خانواده ات بشینی و اعتماد انها بیشتر میشه و هم وقتت را با گفتگو باخانواده پر کن  وبرای بدست اوردن اعتماد پدر ومادرت بیشتراوقات به آنها وبه ویژه مادرت درکارهای خانه کمک کن ویا ازانها عذر خواهی میکنی و میگید اشتباه کردم و رفتن به سمت نت را کم کن //موفق باشی

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۳۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 22

اون گفت من با او نمیخوام صحبت کنم چون باهاش مشکل دارم بعد از کلی التماس و خواهش شمارمو بهش دادم تادر مورد مشکلش بگه اگه تونستم که راهنماییش کنم اگه نتونستم هم دیگه بامن تماس نگیره میگفت با نامزدم مشکل دارم حرف همو نمیفهمیم واز مشکلات دیگش گفت منم یکم راهنماییش کردم اما میگفت بیفایدست بعد از یه مدتع میگفت من تورو دوست دارم و میخوام نامزدمو طلاق بدم من مخالفت کردم گفتم برو بشین زندگیتو بکن ولی اون حرف خودش میزد تا اینکه من بهش بی اعتنایی کردم که شاید زندگیش بهم نخوره ....رفتند ماه عسل بعد یه هفته برگشتند باز شروع کرد که من تو رو میخوام کاری کرد که کل خانوادش باخبرشدند و یه روز داداشش بهم زنگ زدو حسابی بهم ناسزا گفت و تهدیدم کرد که دست از سر داداشش بردارم من از همون لحظه دیگه به تماساش جواب ندادم الان دو هفته میگذره ولی باز دست بردار نیست بهم کمک کنید که چیکارکنم اون دست برداره در ضمن بهش نگفتم که داداشش اومده تهدیدم کرده چون ازم خواسته چیزی نگم...ممنونم

خانم محترم ببخشید کارشما اشتباه بودوقتی میدونستید نامزد داره رابطه برقرار کردی بادادن شماره به قول خودتون با اصرار اون برای راهنمایی واطلاع داشتی میخوان ازدواج کنن اگر بجای شماره دادن اون و نامزدش را به یک مشاور راهنمایی میکردی بهتربود این مرد بنظرم نامزدش با اون مشکلی نداره اون بانامزدش مشکل داره شخصی هوس پرس و چشم چران است شاید با دیدن شما به شما علاقمندشد حالا به فرض اومد نامزدش را طلاق داد چه تضمینی هست اگه با هم نامزد شدین دوباره یکی را ببیند و به اون ابراز علاقه نکنه تمام این مشکلات بین زن و مرد در دوران نامزدی اتفاق میفته ناشی از طولانی بودن مدت نامزدی است بهترین کار بنظرم  با خانواده ات درمیان بذاری با خانواده اش صحبت کنن که دست از سرشما بردارد بهترازاینکه خانواده دقیقه 90خبرداربشن//موفق باشی



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۳۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پست مشاوره 21

پارسال هم تو همین مدرسه بودم و نه کلاس اضافه می رفتم و نه کار خاص دیگهـ ای می کردم ؛ فقط تمرینایی که معلم می داد و بعضی وقتا 1 ذره هم از کتاب کار جویا مجد تمرین حل می کردم . معدلم هم خوب شد ؛ بالای 19.5 . امسال هم همون روشو ادامه دادم ولی معدلم زیر 19.5 شد و بدترین نمره م هم ریاضی هندسه بود :(( معدلم از دوستام پایین تر بودخیلی زود گریه م می گیره :( وقتی یه درسیو نمی فهمم ، وقتی که احساس می کنم تنها موندم ، وقتی که ضایع میشم و کلا ا وقتی که وارد مقطع راهنمایی شدم ، زود به زود گریه م می گیره اعتماد به نفس و عزت نفس هم اصلا ندارم  
سلام : مرسی ازسوالتون که پرسیدی ببینید شمادردوران نوجوانی هستی و میخواهی هم پا به دوران جوانی بذارین مسلما یک مرحله ی بحرانی هست برای تمام دخترا و پسرا که واقعا دورانی است که حساسیت فوق العاده بالا دارد زیرا نوجوان تمرکزش روی فیزیک بدنی و قوای جسمانی هست و اینکه به دنبال شخصیت خودش وبه نوعی استقلال طلبی است طبق گفته ی شما داری درس میخونی وسعی وتلاشت رامیکنی که همواره درست خوب و بهتر باشه که جای تحسین داره که هدفت درس و تحصیل و دنبال موفقیت هستی واینکه زود گریه میکنی حساس وزودرنج هستی وازنشانه های حساسیت شما که خودرابا گروه همسالان مقایسه میکنی که باعث شده اعتمادبنفست ضعیف بشه درحالی که شما زمینه اش را داری که بهتر ازانها باشی ودرمورد اینکه دوستانت باهم میرن و شما تنهاخب حتمامسیرشما یکی نیست یا تاجای میرسید ازهم جدا میشید جای هیچ نگرانی نیست خانواده ات داری  تنهایی تنها نیستی به خودت تلقین نکن تنهام این دوره یامرحله گذرا هست و فقط تحمل کن بشرطی صبورباشی//برات ارزوی موفقیت دارم


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۳۱:۳۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)